گفتوگو با مجید قناد مجری، کارگردان و تهیهکننده تلویزیون
وقتی صحبت از دوران کودکی میشود و یاد خاطراتمان میافتیم حسهایمان زنده
میشوند. حسهایی که با دیدهها و شنیدههایمان در کودکی تجربه کردیم.
برنامههای کودک هم بخشی از این حسها بود! از مدرسه تا مدرسه.
مجید قناد کسی است که در خاطرههای دوران کودکی ما و بچههای امروز مشترک
است. 30 سال است برای بچهها کار میکند. عاشق کارش است و این روزها با
حرفه تهیهکنندگی، کارگردانی و اجرا فعالیت میکند. درون آرامی دارد و به
ندرت عصبانی میشود. سعی میکند با قدرت بر استرسهایش غلبه کند. میگوید
هنوز هم که هنوز است دست و پاهایش موقع اجرا میلرزد و معتقد است در عین
اجرا کودکان را تصور میکند. خودش را موفق میداند. میگوید به همه
چیزهایی که میخواسته رسیده است. از عمری که پای این کار گذاشته راضی است،
راضی از خود. حس مثبت نسبت به سرمایه زندگی و راهی که رفته و همین یعنی
موفقیت. گفتوگوی موفقیت را با او بخوانید:
30 سال از عمرتان را وقف کار برای بچهها کردید؛ ریشه این همه علاقه چه بود؟
به دلیل پاکی و لطافت بچهها همیشه عاشق دنیایشان بودم. از دبستان زمانی که در مدرسه کاری نداشتم سعی میکردم بچهها را سرگرم کنم.
به دستاوردی که همه ما برای سن 50 سالگیمان داریم رسیدید یا نه؟
بله، اما اشتباهاتی داشتم که اگر سن و عقل الان را داشتم تکرار نمیکردم و
مطالعاتم را کاملتر میکردم. گاهی احساس میکنم از جهاتی عقب ماندم.
از چه نظر؟
کسی که گوشهای از هنر را میگیرد باید به دو یا سه زبان بینالمللی و
گویشهای محلی کشور آشنا باشد و من فقط عربی و خیلی کم انگلیسی بلدم.
اگر یک روز دیگر نخواستید برای بچهها کار کنید، چه کاری انجام خواهید داد؟
مسلما اگر بخواهم دیگر کار کودک را دنبال نکنم برای روزها دستم خالی از کار نیست اما عاشق کار دیگری نیستم.
آقای قناد! از کودکیهای خودتان بگویید؟ چه مزیتهایی نسبت به بچههای الان داشتید؟
دوران قشنگی بود. آن موقع بیشتر به بچهها محبت میشد اما الان نمیشود.
مادران الان دنبال سرگرم کردن بچهها هستند، سیدی میگذارند تا با سرگرم
شدن کودکشان خودشان به کارشان برسند. بچههای آن زمان قانع بودند ولی الان
نیستند. آن زمان همه چیز شفاف و لطیف بود و الان نیست.
الان چه چیزهایی آن دوران را برایتان تداعی میکند؟
دیدن شهرهای مختلف و چیزهایی مثل درشکه و...
به نظر شما به عنوان کسی که 30 سال کار کودک انجام داده چه کار میشود کرد برای برگرداندن دنیای قبل (کودکی شما) به دنیای الان؟
پدر و مادرها دست خودشان نیست. دلشان میخواهد ارتباط عاطفیتری با
فرزندشان برقرار کنند اما به دلیل تراکم کاری نمیتوانند. کی آن زمان
مادرها کار میکردند؟ الان مادر هم کار میکند و هم در خانه مسوولیت دارد.
پدر و مادرها شبها پای صحبت هم نمینشینند و حتی گاهی بعضی از مادرها
نمیدانند که تغذیهای که دو روز پیش در کیف فرزندشان گذاشتند هنوز خورده
نشده است.
و اینجاست که فکر میکنم مسوولیت شما به عنوان قشر برنامهساز برای کودکان، بیشتر میشود.
بله هم ما و هم آموزش و پرورش که متاسفانه بچهها را بیشتر در روز کودک
یاد میکنند و در برنامهها هم از ابزارها و چیزهای قدیمی استفاده میکنند
و سعی نمیکنند برای بچهها وقت بیشتری بگذارند و به همین دو - سه برنامه
بسنده میکنند در حالی که بچه خوراک میخواهد، رنگ میخواهد، شادی و
موسیقی میخواهد.
اگر شما جای مسوولان برنامههای کودک بودید برای بهتر شدن این برنامهها چه میکردید؟
مسلما تجربه گذشتهام را به کار میگرفتم و از دستاندرکاران و کارشناسان
کودک استفاده میکردم، در کنار دانشجویانی که این کار را شروع کردهاند و
خلاقیت دارند.
به نظر شما چرا یک مجله از یک مجله دیگر پیشی میگیرد؟ چرا روی مجله موفقیت همیشه یک حساب دیگر باز میکنند؟
باید یک عقبگرد زد تا ببینیم پشت این قضیه چیست؟ چه کسانی هستند؟ از چه نقطهای شروع کردند و چطور به این نقطه رسیدند؟
یعنی باید سیاستهای کار را شناخت!
بله! خداوند به همه ما یک مغز داده ولی یکی انیشتن میشود یکی هم فروشنده موادمخدر!
دوست ندارید سمتهای مدیریت را هم تجربه کنید!
خب من خودم را لایق این کار نمیدانم و هنوز ضعفهایی در خودم میبینم.
ولی به اندازه خودتان تاثیرگذار هم بودهاید.
نظر لطف شماست، اما 30 سال کار کردن مداوم هم کم نیست. حتی اگر 30 سال روی
یک سنگ قطرهقطره آب ریخته شود شکل سنگ تغییر میکند طبیعی است که اثراتی
هم گذاشتهام که پاکشدنی نیست و کسانی را وارد کار کردهام که سبک جدیدی
برای کار کودک بود مثل قلقلی و برنامه فیتیله.
آقای قناد به نظر شما چرا بعضی از برنامهها با وجود رنگ و دکور و شلوغی
زیاد تاثیری را که یک برنامه ساده همانند کارتونهای خارجی روی بچهها
میگذارند، ندارند؟
چون خارجیها اول فکر میکنند، برنامهریزی میکنند و 6 ماه آزمایش
میکنند و بعد وارد عمل و اجرا میشوند اما ما نه! اول اجرا میکنیم بعد 3
ماه متوجه اشتباهاتی که در کار داریم میشویم بعد به عقب برمیگردیم تا
برطرف کنیم و در این فاصله تاثیر برنامه از بین میرود.
خب ما اینجا خط قرمز زیاد داریم ولی خارجیها دستشان برای انتقال مفاهیم به کودکان بازتر است.
گاهی این خط قرمزها به نفع بچههاست و این هنر ماست که باید بدانیم چطور
در کنار این خط قرمزها مفاهیم را به شکلی گیرا منتقل کنیم. در جاهایی سعی
شده برای گیرایی برنامه همانطور که شما اشاره کردید پا در محدوده خط
قرمزها بگذارند و برنامه شکل لودگی به خود گرفته. شما فکر میکنید اگر کسی
در برنامه گفت دستم به دامنت و پاچه شلوار طرف رو گرفت و شلوارش پایین آمد
و همه خندیدند طنز است؟
من میگویم اشتباه نکنیم. کار کودک خیلی مهم است و همه مسوولان در همه
زمینههای کار کودک باید بدانند بچهها کسانی هستند که ریشههاشان امروز و
ثمرهشان برای فردا است. حضرت علی (ع) میفرماید: فرزندان خود را برای
فردا تربیت کنید چرا که ما برای امروز و آنها برای فردایند.
در حال حاضر چه برنامههایی در دست دارید؟
برنامه 150 قسمتی قاصدک که برای خارج از کشور و شبکه دو بود. اخیرا علاوه
بر فیتیله دو برنامه دارم به نامهای بازی، شادی برای شبکه جامجم که به
طور زنده شنبهها و یکشنبهها پخش میشود و برنامه دیگری است به نام "اتل
متل یه قصه" که قصههای قدیم را به صورت موزیکال اجرا میکند.
قبول دارید برنامه بازی، شادی جای کار بیشتری دارد؟
صددرصد! اگر این نظر شماست یعنی برنامه دیده شده و اگر کسی راجع به
برنامه حرفی نزند یعنی خنثی است و من خوشحالم وقتی چیزی دیده میشود و در
موردش بحث میشود. هر برنامهای جای پیشرفت و تعویض دارد.
خب شما با دانستن این مسایل هدفتان از سادگیهای تصویری و بیانی و... در این برنامه چیست؟
بچههای خارج از کشور زبان فارسی را به خوبی نمیدانند و ما در برنامه
باید همه چیز را ساده بگیریم و موازینی را که برای جذب علاقه کودکان لازم
است را، رعایت کنیم تا کودکان علاوه بر یادگیری بهتر زبان فارسی از
بازیها و سرگرمیها لذت هم ببرند. این هدف ماست.
آقای قناد! در مقطع زمانی الان با توجه به همه نکات مثبت و منفیای که در کار دارید خودتان به برنامه فیتیله چه نمرهای میدهید؟
شما به عنوان یک آدم فرهنگی چه نمرهای میدهید؟
خب به عنوان یک مخاطب فکر میکنم خیلی از استانداردها در آن رعایت شده
اما میخواهم دیدگاه خودتان را که از درون به بیرون نگاه میکنید، بدانم.
نمیتوانم مطلقا بگویم خوب یا بد است و هیچ وقت هم به قول معروف هیچ بقالی
نمیگوید ماست من ترش است! اما به عنوان کسی که عضو و تهیهکنندهاش هستم
و 8 سال پشتش بودم میدانم که حاصل تلاش و تجربه یک تیم بوده و اگر نقص و
اشکالی دارد میتواند و باید برطرف شود.
ارتباطتان با همکاران چهطور است؟
ما یک خانوادهایم. در یک خانواده پدر با مادر، خواهر یا برادر ممکن است
اختلاف نظر داشته باشند در کار هم همینطور. ممکن است انتقاد کنیم و
جاهایی نظرات یکدیگر را قبول نکنیم اما همه چیز در بین خودمان است و بروز
داده نمیشود. مثل خانوادهای که در خانهشان ممکن است خیلی اتفاقات بیفتد
ولی همسایه بغلی متوجه نشود و این درست است.
برای یک برنامه موفق چه چیزهایی لازم است؟
شناختن و برطرف کردن نیازهای کودکان. نظارت دقیق، استفاده از تجربیات
دیگران و کسانی هم که کار هنری انجام دهند نباید به طرف معروفیت بروند
باید اگر میتوانند محبوب باشند. همیشه از خدا خواستم محبوب باشم تا معروف.
فاکتورهای محبوبیت از نظر شما شامل چه چیزهایی میشود؟
صادق بودن و دروغ نگفتن. مثلا اگر من گفتم شما برندهای، فردا بیا
جایزهات را بگیر، فردا نشود پس فردا یا اگر گفتیم برنامه ویژه داریم و
نداشتیم دلیلش را بگویم.
آقای قناد! چه کار میکنید که سختیهای کار بعد از 30 سال باعث خستگیتان نشده است؟
آدمها دو شخصیت دارند کاری و اجتماعی. اگر کسی بتواند این دو تا را با هم
قاطی نکند مسلما میتواند مشکلات را هم تحمل کند از طرفی اتفاقات خوبی که
اتفاق میافتد و باعث گرفتن انرژی مثبت میشود و لطف و محبت خداوند هم
بسیار موثر است.
شما چقدر انتقادپذیرید؟
به انتقادات گوش میکنم. استادم میگفت: انتقاد اگر خوب بود گوش بده و
دستت را روی گوش دیگرت بگذار که بیرون نرود اگر بد بود بذار برود! نقل به
مضمون آمده است که: هر کس یک سیلی به تو زد رویت را برگردان تا طرف دیگر
را هم سیلی بزند؛ مسلما او خجالت میکشد از این همه فروتنی.
فکر نمیکنید این همه فروتنی ممکن است باعث سوءاستفاده شود؟
بله و آن موقع سعی میکنم کناره بگیرم.
بهترین درسی که از 30 سال کار کودک گرفتید چه بوده است؟
ادب و احترام، مهربانی و صداقت.
با والدین بچهها چه صحبتی دارید؟
فکر نکنند که فقط تلویزیون است که باید بچهها را هدایت کند. والدین سعی
کنند با همه مشغلههای کاریای که دارند در کنار فرزندانشان باشند. 4 تا 5
سالگی بهترین سن یادگیری بچههاست پس استعدادهایشان را کشف و هدایت کنند.
حرف آخر!
خدایا به همه کسانی که برای بچهها فعالیت میکنند کمک کن.
از اینکه دعوت ما را برای مصاحبه پذیرفتید ممنونیم. موفق باشید.
عکس و گفتگو: فاطمه جویکار
Fateme_jooykar@yahoo.com
http://www.movafaghiat.com/index.aspx?siteid=1&pageid=155&newsview=124