مجتبی علوی: سلام آقای مالکی نژاد، من همواره برنامه های خوبی برای تحصیل و زندگی ام پیش بینی کرده و آن ها را روی کاغذ یادداشت کرده و به دیوار اتاقم می چسبانم، همیشه جلوی چشمانم هستند، برنامه های سنگینی هم نمیریزم، واقع بیانه است و می توان با کمی زحمت به آن عمل کرد، اما در اجرای برنامه هایم هیچگاه آنطور که پیش بینی کرده ام، عمل ننموده ام.
فکر میکنم مشکل من تنبلی و سستی در اجرای برنامه هاست، چطور با این تنبلی مبارزه کنم؟
لطفا در این مورد مرا راهنمایی بفرمایید!
مهدی مالکی نژاد: سلام بر مجتبی عزیز
تصور کن سوار دوچرخه ای در حال رکاب زدن هستی، مسیر جاده ای را گرفته ای و در آن مسیر حرکت می کنی. نزدیک مانع ای می شوی، برای لحظه ای و فقط برای لحظه ای تصمیم می گیری. برای اجتناب از برخورد با آن مانع آن را دور بزنی و به راه خودت ادامه دهی. حالا در نظر بگیر اگر آن چند ثانیه کلیدی را غفلت می کردی نتیجه چه می شد؟
ادامه مطلب ...جی۵ لاین: آبگرمکن خانه مردی خوب کار نمی کرد، ناچار سراغ تعمیرکار رفت، تعمیر کار به سمت آبگرمکن آمد و خوب درون آن را بازدید نمود، سپس کنار آبگرمکن قرار گرفت و با دقت به صداهایی که در آن تولید می شد گوش کرد، پیچگوشتی خود را برداشت و یک پیچ را با دو حرکت صفت کرد و از آن مرد خواست تا ببیند آب خوب گرم می شود یا نه!؟
مرد با کمال تعجب دید که آب گرمکن خوب کار می کند! تعمیر کار وسایل خود را جمع کرد و آن محل را ترک نمود و روز بعد صورت حسابی به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان برای مرد فرستاد. مرد که از این مبلغ شگفت زده و عصبانی شده بود به سوی مغازه تعمیرکار رفت و به او گفت که تو فقط ۲ دقیقه آنجا بودی و می خواهی بخاطر این ۲ دقیقه ۱۰۰ هزار تومان بگیری؟ لیست کارهایی که انجام دادی به علاوه هزینه هر کار را در لیستی بنویس و به من بده.
تعمیرکار با لبخندی لیست را تحویل مرد داد، در لیست اینطور نوشته بود:
بابت سفت کردن قسمت مربوطه: ۵۰۰ تومان
بابت تشخیص درست و دقیق: ۹۹۵۰۰ تومان
جمع: ۱۰۰۰۰۰ تومان
منبع: برگرفته از کتاب حکایت های بهره وری با درس های زندگی – حسین پورآقاسی – انتشارات بدر
بازنویسی: حوریه جعفری
بازنگری و انتشار: حمید توکلی کرمانی